با نگاهی اجمالی به جغرافیای کره خاکی به خوبی میتوان وجود منابع عظیم (اعم از منابع طبیعی، منابع انسانی و جایگاه ژئوپلوتیک منطقه و …) در اقصی نقاط جهان پی برد . وجود این چنین منابعی علاوه بر اینکه می تواند عاملی در راستای پیشرفت و توسعه آن منطقه جغرافیایی باشد ، بعضا موجبات جلب توجه دولتهای زیاده خواه خارجی را نیز به دنبال خواهد داشت.
با اندک نگاهی به گذشته های دور و نزدیک تاریخ تمدن های بشری به این نکته پی خواهیم برد که برخی از دولتها ، جریانهای سیاسی و یا گروههای تجاری زیاده خواه و سلطه طلب ، جهت مصادره و استفاده خودخواهانه از منابع دیگر ملتها و به زانو درآوردن صاحبان اصلی آن منطقه ، از هیچ روش و ترفندی فروگذار نبوده و حتی در برهه هایی از تاریخ ،جنگهای خانمانسوز و یا نسل کشی هایی که در اقصی نقاط مختلف کره خاکی اتفاق افتاده در جهت منفعت طلبی و زیاده خواهی عده ای بوده که به صورت درگیریهای فیزیکی و جنگ سخت ، هزینه های انسانی و مالی گزافی متوجه ملتها گردیده است. اینک با گذشت زمان و پیشرفت تکنولوژی و تثبیت جایگاه اینترنت و صنعتی تر شدن و به ظاهر متمدنتر گردیدن جوامع جهانی ، این نوع تقابلها و به اصطلاح عامیانه تر ، از میدان به در کردن رقیب و تسط بر منابعشان ، از حالت درگیری فیزیکی و جنگ با اسلحه فراتر رفته و از منظر آنان جنگ فیزیکی از جهاتی کارآیی خود را از دست داده است. به عنوان مثال یک کشور و یا دولت از فواصل بسیار دور جهت اینکه جامعه هدف را به زانو در آورده و در نهایت تسلطتش بر روی آن حوزه جغرافیایی را به حداکثر رسانیده و یا از این طریق جایگاهی جهت نزدیک بودن به اهداف دیگر را دنبال نماید ، مجبور خواهد بود هزینه های گزافی را جهت جا به جایی نیروی انسانی و استحکامات نظامی صرف نموده و یا شاید به لحاظ تجاوز آشکار به کشور ثالث از نظر جوامع بین المللی در انزوا و گاها تحت فشار قرار گیرند. لذا سیاستمداران و طراحان نظامی این نوع دولتها جنگ فیزیکی و آشکار را در عصر امروز روشی نا کارآمد دانسته و سعی بر تغییر ترفندهای خود جهت اجرایی شدن برنامه هایشان دارند. از این رو دائم در تلاش هستند تا ابزار خود را از جبهه فیزیکی و آشکار و به اصطلاح جنگ سخت ، به جبهه تهاجم پنهان و جنگ نرم نقل مکان نمایند. زیرا اینگونه تهاجم نرم و بدون خونریزی آشکار و به دست آوردن منافع، هزینه گزاف و همچنین جلب توجه جوامع بین المللی که در جنگ سخت رخ خواهد داد را کمتر به دنبال خواهد داشت. همانگونه که همگان استحضار دارند کشور پهناور ایران نیز در طول تاریخ خود از این نوع گزندها در امان نبوده و در برهه هایی از تاریخ به صورت علنی و آشکار و در مقطعی از زمان به صورت خاموش و آرام مورد تعرض و حمله قرار گرفته است.از حمله اسکندر مقدونی و چنگیز مغول گرفته تا جنگ تحمیلی ۸ ساله صدام حسین ،که از هولناکترین این تعرضات به شمار می رود ،که همگی به صورت جنگ سخت صورت گرفت را می توان در زمره تهاجمات آشکار به حساب آورد. همچنین جنگهای نرمی که کودتای ۲۸ مرداد به رهبری انگلیس و آمریکا و تحریمهای اخیر غرب علیه ملت ایران را می توان از تلخترین آنها به شمار آورد ، همگی بر این ادعا صحه خواهد گذارد ،که همواره آب و خاک ما به جهت وجود منابع عظیم طبیعی و انسانی و همچنین جایگاه ژئوپلوتیکی که در منطقه ایفا می نموده مورد حمله و تهاجم قرار گرفته است. لازم به ذکر است که اینگونه تهاجمات تنها در کشور ما اتفاق نیفتاده، بلکه در دیگر نقاط دنیا نیز به کرات ما شاهد تجاوزات آشکار و پنهان به سرزمینها، توسط دول متخاصن هستیم و همچنان بازار اینگونه چشم داشتها داغ، و به قوت خود در حال اتفاق افتادن می باشد. بعد از پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی ایران ، صدام حسین که با کمک مالی و نظامی بسیاری از دولتهای غرب و شرق ، با تجاوزی آشکار در جنگ تحمیلی ۸ ساله ، سعی بر به زانو درآوردن انقلاب نوپای مردم ایران را داشت، که با رهبری حکیمانه بنیانگدار انقلاب حضرت امام خمینی (ره) و جان فشانی های ملت غیور این مرز و بوم، نقشه های شوم صدام که به نظر بازیگری در سناریوی شرقی ، غربی ، بیش نبود، نقش بر آب گردید.کارگردانان جنگ تحمیلی ۸ ساله بعد از نافرجام ماندن یورش خود علیه ملت ایران که اهداف متفاوت سیاسی، اقتصادی ، اجتماعی را دنبال می کردند به خوبی دریافتند که با تقابل نظامی و به صورت فیزیکی نمی توان در برابر اراده پولادین و مثال زدنی ملت ما پیروزی حاصل نمود. لذا به دنبال تغییر جبهه تهاجمشان از رویارویی فیزیکی به جبهه فرهنگی و به صورت نرم و مخملی برآمدند. به طبع دانشگاه و مراکز علمی به دلیل جایگاه و تاثیر گذاریشان در سطوح مختلف و به عنوان هسته مرکزی تولید علم و فن آوری و نبض تپنده جامعه ما را نشانه گرفته و تمامی سعی و تلاش خود را جهت رسوخ در بدنه جامعه دانشگاهی و مراکز علمی ، فرهنگی این مرز و بوم را سرلوحه فعالیتهای نفوذی خود قرار داده و هزینه های هنگفتی صرف رسوخ و تسخیر تفکر اندیشمندان ، اساتید و دانشجویان ما نموده ، به این گمان که شکست خود در جبهه جنگ سخت را با پیروزی در جبهه فرهنگی و جنگ نرم جبران نموده و همانند قبل از انقلاب شکوهمند اسلامی ایران به منابع سرشار مادی و انسانی این مرز و بوم دسترسی و احاطه کامل داشته و در راس آن مسلمانان جهان را که همیشه تاثیر مبارزات ضد استکباری ایران برایشان محوریت داشته را تضعیف نمایند. همانگونه که در جنگ تحمیلی ۸ ساله ، هوشیاری و رهبری حضرت امام خمینی (ره) و اجرای فرامین ایشان توسط فرماندهان ، افسران و سربازان جنگ سخت و آحاد ملت ، نقشه های شوم آنان شناسایی و یکی پس از دیگری خنثی و در نهایت پیروزی نصیب رزمندگان ما گردید ، اینبار نیز در یک برهه حساس تاریخی که دشمنان قسم خورده انقلاب اسلامی ایران نفوذ در مراکز علمی و فرهنگی ما را در سر می پرورانند، بصیرت و نکته بینی مقام معظم رهبری و قشر دانشگاهی و شناسایی نقشه های بلوک زیاده خواه شرق و غرب ، هشداری خواهد بود مبنی بر آغاز جنگ نرم و تهاجم گسترده فرهنگی ، که خود فرصتی بدست خواهد آورد تا فرزندان این مملکت در صیانت از تمامیت ارضی و استقلال ، آزادی ، جمهوری اسلامی، به عنوان افسران و سربازان جنگ نرم وارد میدان دفاع گردیده و با مسدود نمودن اندک منافذی که برای دشمنان انقلاب کور سوی امیدی جهت نفوذ بوده ، برنده رقابت به اصطلاح نرم باشند . البته این مهم با ، اتحاد ، تسامح و تساهل، همدلی ، پشتکار ، تحمل کردن یکدیگر، ایثار و از خودگذشتگی ، تلاشهای مضاعف علمی ، هوشیاری ، فصل الخطاب قرار دادن قانون اساسی ، توجه و درک متقابل مسئولین نظام جمهوری اسلامی ایران و باور داشتن به توانایی های جوانان و دغدغه های روشنفکران و دلسوزان واقعی و دانشگاهیان به عنوان طلایه داران و افسران و سربازان پیشرو در میدان جنگ نرم و تمامی عرصه ها، بدست خواهد آمد. پیشرفتهای روز افزون همه جانبه و صدها اختراع و مقاله علمی توسط جوانان ، پژوهشگران ، دانشمندان و دانشگاهیان ما بیانگر درک متقابل آنان به عنوان افسران و سربازان جنگ نرم بوده و انتظار میرود همگام با توسعه علمی و تکنولوژی در جامعه توجه مسئولین به توسعه اجتماعی نیز بیشتر گردد زیرا توسعه علمی بدون توسعه اجتماعی نیمه گمشده ای خواهد بود که موفقیت و پیروزی نهایی را تقریبا ناممکن خواهد ساخت. اینک با شدت گرفتن تهاجمات فرهنگی و جنگ نرم ، تحقیقات و تلاشهای علمی در دانشگاهها و مراکز علمی حول محورهای یاد شده نه تنها باید مورد توجه قرار گیرد ، بلکه تعامل با دیگر نهادها و سازمانهای دولتی و غیر دولتی و همچنین آحاد بدنه جامعه جهت روشن سازی و آگاه نمودن آنان از خطرات جنگ نرم سرلوحه فعالیتهای این قشر هوشیار و تحصیلکرده و پتشیبانان همیشگی انقلاب اسلامی قرار گیرد.با توجه به مباحث مطروحه فوق ، جنگ نرم نه تنها توهم نبوده بلکه تهدیدی بس گرانتر و خطرناکتر از جنگ سخت به شمار می رود زیرا جبران و بازسازی صدمه های ناشی از جنگ فیزیکی به مراتب کمتر و سبکتر از آثار مخرب فرهنگی اجتماعی حاصل از جنگ نرم خواهد بود.
به قلم :امین عباسی
سخنگو و دبیر سیاسی مجمع اسلامی دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی(اتحادیه سوم)